در مقایسه بین لینوکس و ویندوز به طور قطع میگویم که قابلیتهای لینوکس یک چیز دیگر است.آدم میتواند حس کند که انسانهائی آزاد و باهوش بدون هیچگونه چشم داشت مالی با جان و دل بر روی این سیستم کار کرده و حاصل تلاششان را بی دریغ در اختیار دیگران قرار داده اند . این سیستمعامل زنده است. روح دارد. روح آزادی و همدلی انسانها در آن نهفته است. سیستمعاملی که با تلاش صدها هزار نفر در سرتاسر جهان پابه عرصه وجود گذاشته و رشد پیدا کردهاست و من به آن عشق میورزم. تا زمانی که با لینوکس کار نکنید و وارد اجتماع آن نشوید، نخواهید توانست این روح را احساس کنید. در اینصورت پنگوئن وارد زندگی شما شده و با شما حرف خواهد زد. من زمانی روی بیل گیتز و ویندوز و سایر محصولات آن قسم میخوردم و بر روی ویندوز یک حرفهای بودم. ولی یک روز لینوکس با پنگوئن خودش وارد زندگی من شد و همه چیز را تغییر داد... خودم هم نفهمیدم چرا ؟ حتی از اهمیت بسیار زیاد این رویداد برای خودم بی اطلاع بودم ! اما در آن زمان من ناخواسته مجذوب آن شدم ، پس از اندک زمانی که از کارکردن من با لینوکس گذشت تازه متوجه شدم که ویندوز چه بوده است... اهمیتی نداشت که مودم من با لینوکس کار نمیکرد... من چیزی ارزشمندتر از اینها را بدست آورده بودم. شاید حرفهای من کمی عجیب به نظر برسد ولی من احساس آزادی میکردم. کار با لینوکس آن هم بصورت حرفه ای مرا به یاد آن دوران انداخت. روزی که پنگوئن وارد زندگی من شد... |